در نگاه هایم درسکوت و خاموشیم در بهت و تنهاییم در شمارش ساده ء انگشتانم در شکوه بارانیم در تمام اندیشه های سرخم نام نگاهی گرم را در انتظارم با هم به شهر عشق بیا لحظه ای سفر کنیم شایدکه باران نگاه های گرم مان دستی به دست هم بدهدباصدای عشق احساس گرم مان به تساوی همه قسمت شود شاید گره دست هایمان پاییز را به بهاری شگفت شیرین پیوند زند ماشکوفه ایم
نظرات شما عزیزان:
|